قمه زنی ممنون!!!


؟؟؟!
قمه زنی ممنوع

خاطره ایی از حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی:

در یکی از شهرها با وجود توصیه های مبلغین بزرگوار مبنی بر پرهیز از قمه زنی، مردم به خاطر اعتقادات خود دست برنمی داشتند. به ما گفتند به آنجا برویم و آنها را از این کار باز داریم . ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانی میآید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند.

وقتی وارد شدم گفتند: آقای قرائتی آمده ای برای قمه زنی بگویی. گفتم: شغل من چیست؟ گفتند: تو معلم قرآن هستی. گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله قبولت داریم ولی حرف قمه نزنی، فقط قرآن بگو .

من روی تخته نوشتم:
«بسم الله الرحمن الرحیم - یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» ؛
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! "راعنا" نگویید، بلکه بگویید: "انظرنا".»
و بعد توضیح دادم که: «یا ایها الذین آمنوا» یعنی:
ای مؤمنین . «لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» یعنی: راعنا نگویید بلکه انظرنا بگویید.

راعنا نگویید یعنی چه؟ این قصهای دارد و قصه اش این است که: پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در حال سخنرانی بود، یک نفر از پای سخنرانی گفت: راعنا، یعنی مراعات ما را هم بکن . یعنی آرامتر صحبت کن یا به این طرف و آن طرف نگاه کن .

این کلمه راعنا مثل کوکو است که هم می شود آن را با سیب زمینی درست کرد و هم با سبزی. «راعنا» را هم میشود از ریشه «رعی» گرفت و هم از ریشه «رعن». اگر از «رعی» گرفته شود به معنای «مراعات ما را بکن» است، ولی اگر از ریشه «رعن» گرفته شود، رعونت به معنای خر کردن است و «راعنا» یعنی «خرمان کن.»

وقتی که مسلمانان میگفتند «راعنا» هدفشان مقدس بود و معنای «مراعاتمان کن» را اراده میکردند، ولی یهودیها از این کلمه استفاده کرده و گفتند: مسلمانها به پیغمبرشان میگویند خرمان کن.
در اینجا آیه نازل شد که: «یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا»؛
«ای کسانی که ایمان آورده اید، "راعنا" نگویید بلکه "انظرنا" بگویید.»
یعنی کلمه ای را که دشمن از آن سوء استفاده میکند به کار نبرید .

بعد از این که این آیه را تفسیر کردم، گفتم: شما که قمه میزنید هدفتان مقدس است و به عشق امام حسین(علیه السلام) این کار را میکنید، ولی تلویزیون کشورهای اروپایی این کار شما را دوازده مرتبه نشان داده و گفته است که شیعه ها دچار مرض خودآزاری هستند. دشمن از این کار شما چنین سوء استفاده میکند .
این کار امروز شما مثل همان «راعنا» گفتن مسلمانان صدر اسلام است که دشمن از آن سوء استفاده میکرد و قرآن کریم با آیه مورد بحث به مسلمانان آن روز و امروز هشدار میدهد که از هر کاری که دشمن از آن سوء استفاده میکند پرهیز کنید. پس چون امروز دشمنان از قمه زنی شما سوء استفاده میکنند، شما دیگر قمه نزنید. گفتند: حالا فهمیدیم و دیگر قمه نمیزنیم .

پس از این جلسه به تهران رفتیم و آن سال در آن شهر جز چند نفر کسی قمه نزد .


منبع:مجله مبلغان، فروردین 1382، شماره 39 ، محسن قرائتی

:::حرف آخر:::
خداکنه بتونیم حسین و حماسه حسین و پیام حسین به بهترین شکل و زیبا ترین شکل به تمام دنیا برسانیم .خدا وکیلی حسین برا این چیزا این کارا شهید شده؟؟این بوده پیام شهادتش؟!!؟عاشورا مظلومانه ترین و جانگدازترین تراژدی تاریخ است.در این واقعه ی جانسوز،فضیلت ها را سربریدند،عدالت و امامت را بر نیزه كردند و در یك كلام، همه ی ارزش ها را به قربانگاه بردند.این مرثیه، مرثیه ی همه ی فضیلت های تاریخ،مرثیه همه ی مظلومیت های ناسروده،مظلومیت همه ی مظلومان گمنام و مظلومیت همه ی حقایق است.مظلومیت های حسین را باید فریاد كرد باید شناخت،باید گریست،اما آگاهانه! آری،باید عمق فاجعه را آنچنان كه هست،بازگو كرد.....

 محرم الاحرام 1434 هجری قمری منچستر-انگلیس
the 10th day
جمله چاپ شده بر رو ی تابلو:
In a distant age and climate, the tragic scene of the death of Al-Hussein will awaken the
sympathy of the coldest reader

با آنکه مدتی از واقعه کربلا گذشته اما مشقات و مشکلاتی که حضرت حسین (ع) تحمل نموده ، احساسات سنگین دل ترین خواننده را بر می انگیزد

۞۞اللهم عجل لولیک الفرج۞۞

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

20070219_1118236758_walpaper-agha-001.jpg                       

مقام معظم رهبری

آیت ا... خامنه ای: قمه زدن علاوه بر این که از نظر عرف از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمی شود و سابقه‌ای در عصر ائمه «علیهم السلام» و زمان ها بعد از آن ندارد و تأیید هم به شکل خاص یا عام از معصوم «علیه السلام» در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب می‌شود بنابراین در هیچ حالت جایز نیست.

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------


حضرت آیت‌الله العظمی نوری همدانی

مکتب سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله علیه‌السلام، مکتب امر به معروف و نهی از منکر و چشمه جوشان ارزش‌های اسلامی است و تاریخ خونبار عاشورا همیشه با آفریدن حماسه‌ها و موج‌ها و با به حرکت در آوردن احساسات و عواطف، الهام‎بخش کلیه نهضت‌ها و قیام‌هایی که علیه ظالمان و جباران روزگار صورت گرفته، بوده است... این خاطره، به جوش‌آورنده خون‌هایی است که در دل علاقه‌مندان این مکتب موج می‌زند. مخصوصا در جهان کنونی که دشمنان اسلام از اسلام سیلی خورده و منافع نامشروع خود را از دست رفته می‌بینند، در فکر انتقام گرفتن از اسلام ناب محمدی هستند، لذا لازم است (شیعیان) با مراسم عزاداری کار زینبی بکنند یعنی با منطق اسلام توام و از هر گونه حرکتی که این دین مقدس را بی‌منطق قلمداد نماید، منزه باشد و عزاداران محترم و متعهد به جای این که قمه را بر فرق خود بکوبند در فکر آن باشند، - که - قمه را بر سر دشمنان اسلام که اراضی آنان را اشغال و در فکر تضعیف آنان می‌باشند و منابع آنان را غارت و بالاخره هر روزی با ترفند جدیدی حیات اسلامی آنان را به مخاطره می‌اندازند، بکوبند.

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی

بر عزاداران عزیز لازم است از کارهایی که موجب وهن مذهب می‌گردد و یا آسیبی به بدن آنها وارد می‌کند، خودداری کنند.

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

جوادی آملی

حضرت آیت الله جوادی آملی

چیزی که مایه وهن اسلام و پایه هتکِ حرمت عزاداری است، جایزنیست، انتظار می رود از قمه زنی و مانند آن پرهیز شود.

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

آیة الله سیستانی

حضرت آیت الله العظمی سیستانی

باید از کارهایی که عزاداری را خدشه‌دار می‌کند اجتناب شود.                                

"" .... من راجع به قمه زنی اصلا حرفی نزدم، در برخی مجامع فقهی، کلام من تحریف شده است، من این را نگفتم و تحریف شده است / برخی کارهای خلاف که به نام عزاداری انجام می گیرد بدعت است / حمایت از نظام اسلامی را لازم و واجب می دانم ..."""

وی در ادامه با تاکید بر این که تا کنون آن چه در این باره گفته ام راجع به قمه زنی نبوده است، خاطر نشان ساخت: راجع به قمه زنی من اصلا حرفی نزدم، مطالب من ناظر به قمه زدن نیست، در برخی مجامع فقهی، کلام من مطرح و تحریف شده است. هیچ کس هم دفاع نکرده است ،من این را نگفتم و تحریف شده است.

وی در بخش دیگری از سخنانش، حمایت از نظام را واجب خواند و ادامه داد: اگر این نظام اسلامی نباشد، معلوم نیست چه در می آید؟ بدتر از گذشته می شود. حمایت از این نظام را لازم و واجب می دانم

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

رقيه ؛ ریحانه ی حسین

كي گفته من بي كس و كارم ، كي گفته من بابا ندارم ؟
باباي من قشنگترين باباي دنياست،
حتي اگه تو آسمونهاست
خوب مي دونه رقيه تنهاست ...

باباي من تو كُلْ دنيا، بهترينه
از روي ني ، منو مي بينه
يه شب مياد كنج خرابه
پاي درد و دلم ميشينه

كي گفته من بي كس و كارم ، كي گفته من عمو ندارم ؟
عموي من يه پهلوون بي نظيره
گاهي منو رو دست ميگيره
با اون نگاه مهربونش
ميگه عمو برات بميره

عموي من علَم به دوش آسمونه
با بچه ها، چه مهربونه
حتي اگه رو نيزه باشه !!!!
براي من، يه سايبونه

كي گفته من بي كس و كارم ، كي گفته من ياور ندارم ؟
عمه من، با اينكه كلي غصه داره
براي من دل، بي قراره
صورتش رو به جاي مرهم!!!!!!!!!!!!
رو تاول پاهام مي ذاره....

رقیه ثابت کرد اگر خوب از حسین تمنا کنی به خرابه ات هم میاید
حال خرابه ات را نبین
دلت خوب از حسین
تمنای کند تمام است
حسین رحمت الله واسعه است ...

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

زهرا اجازه داد که من سینه زن شدم

زیــــــــر شمشیــــر غمـش رقـــــص کنان باید رفت

کان که شــد کشتــــــه او نیــــک ســــرانجام افتاد

« السلام علیک یا اباعبدالله علی الارواح التی حلت بفنائک »




با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد
ذهنش ز روضه ها ی مجسم عبور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد

احساس کرد از همه عالم جدا شده است

در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است

در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت

وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت

وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت

مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

باز این چه شورش است که در جان واژه ها ست

شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست

بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت

دستی زغیب قافیه را کربلا گذاشت

یک بیت بعد ، واژه ی لب تشنه را گذاشت

تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت

حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند

دارد غروب فرشچیان گریه می کند

با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید

بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید

او را چنان فنای خدا بی ریا کشید

حتی براش جای کفن بوریا کشید

در خون کشید قافیه ها را ، حروف را

از بس که گریه کرد تمام لهوف را

اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت

بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت

این بند را جدای همه روی نیزه ساخت

"خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت

بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود"

اوکهکشان روشن هفده ستاره بود

خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن ...

پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن ...

خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن ...

شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن ...

در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ‌کس

شاعر کنار دفترش افتاد از نفس...

سید حمیدرضا برقعی


عمریست اسیر غصه و غرق محن شدم
گریه کن سرای حسین و حسن شدم
عمرم میان هیئت ارباب طی شده
زهرا اجازه داد که من سینه زن شدم
"التماس دعا"

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

هَـآ هـِيَ عَآشـورﺂآءُ تقترِبُ . .

http://atasheentezar.persiangig.com/عاشورا/السلام-علی-الحسین.gif

ای قدیم الاحسان ، مرگ مرا به تاخیر انداز...............................
چند روزیست که بوی محرم می اید.........................................

میزنه قلبم داره میاد.دوباره باز بوی مــــــــــــــــــــــــــــــــحرم...!!!



/ یوسف شود، آن کس که خریدار تو باشد
/عیسى شود، آن خسته که بیمار تو باشد
/ از چشمه ى خورشید جگر سوخته آید
/ هر دیده که لبْ تشنه دیدار تو باشد


هَـآ هـِيَ عَآشـورﺂآءُ تقترِبُ . .

هـَآ هُـوَ ﺂﻟحُسـينُ مُجدّدَاً صَريعاً على أرضِ گربلَاء . .

هـَآ هـُوَ ﺂﻟعـبَّاس مقطُوعُ ﺂﻟگفـين وَ سُگيـنةُ تنتظِرُ ﺂﻟوعدَ . .

هَـآ هُـو ﺂﻟطـّفل ﺂﻟرضيعُ مذبوحٌ بينَ يدي وﺂﻟـدِه . .

هَـآ هِـيَ زينبٌ تُسبـى

من أرضِ گربلَاءَ إلى ﺂﻟشّآم . .

يـَآآآ صــ اااحِبَ ﺂﻟزمـاان قُمـ وإثأر لِگربلَاء . .

كُلهآ أيامٌـ معدودةٌ وﺂﻟناس تتعالَى أصواتُهمـ

لبَيگـــــــــــــــ يــــآحُسَين

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

امروز قرن ۲۱ است!!!

چند شب پیش…با یاد حاجی خوابم برد

خوابش رو دیدم…خواب دیدم که حاجی شهید شده و

بدنش رو آوردند…جمعیت زیادی برای تشییع جنازه اش آمده بودند

خیلی شلوغ شده بود…

چشمان گناهکارم به چهره ی معصوم حاجی افتاد

یه تشییع جنازه ی معمولی نبود..به جای تابوت…

مردم حاجی را با لباس خاکی روی دست گرفته بودند

چهره ی زرد و بی حال حاجی داغونم کرد

گریه می کردم…ضجه می زدم…

خدایا چرا حالا که باید حاجی رو توی خواب ببینم

باید این طوری باشه…چرا بی حال…چرا شهید…چرا منو نمی بینه

یکی انگار بهم می گفت:

این شهدا را ببین…برای ما ها رفتن..

خونشون رو هدر ندهید…

یادم افتاد چه گناهانی که انجام دادم…

از حاجی شرمنده ام

حق داشت که نگام نکنه

حاجی شرمنده ام

حاجی شرمنده ام

عزیزدلم…ببخشید به خاطر گناهانم

قرن۲۱
اینجا ایرانِ قرن ۲۱ است!!!
اینجا صدای آهنگهای پاپ لس آنجلسی و غرب زده آن قدر بلند است که فریادهای «حاج مهدی باکری» به گوش نمی رسد!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا همه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند!!!
اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا بر دیوارهای شهر روی عکس شهید ، پوستر تبلیغاتی می چسبانند!!


اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا نام شهید را برای اینکه بچه ها خشونت طلب و جنگ طلب بار نیایند از کوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید می گذارند!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!

اینجا ستارگان درخشان هالیوود آنقدر زیاد شده اند که دیگر کسی ستارگان پرفروغ کربلای ایران را نمی بیند!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!

اینجا دیگر شهدا زنده نیستند و در پیچ و خم های عصر ارتباطات، به خاک سپرده شده اند!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا دیگر کسی نمی خواهد گمنام بماند، همه به دنبال کسب نام هستند!!!


اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا خرمشهر دیگر خونین شهر نیست، خرمشهر دیگر ۳۶ میلیون جمعیت ندارد!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا کسی نمی داند، مهدی باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا دشمن در خانه های ماست، دیگر کسی حاضر به نبرد با دشمن نیست!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا کسی نمی خواهد با صدای الله اکبر، لرزه بر تن دشمن بیاندازد!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!

اینجا در پناه میز هستیم، دیگر کسی پشت خاکریز پناه نمی گیرد!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!

اینجا جانباز شیمیایی، به خاطر نداشتن پول، در بیمارستان پذیرش نمی شود و شهد شهادت می نوشد!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!

اینجا کسی نمی داند، شب عملیات خیبر حاج مهدی باکری، برادرش حمید باکری را جاگذاشت و رفت!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!

اینجا کسی نمی داند، مهدی زین الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا کسی نمی داند، تکه های پیکر شهیدی را درون گونی برای خانواده اش فرستاده بودند!!!
اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا روسری ها هر روز کوچکتر می شود و مانتو ها هر روز کوتاهتر و تنگتر!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا دخترها پسر شده اند، پسرها دختر شده اند، مردان بی غیرت شده اند، زنان بی حجاب شده اند!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا دیگر کسی، احترامی برای چفیه شهدا قایل نیست!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا دعای عهد را فراموش کرده ایم، زمان ندبه و سمات را گم کرده ایم!!!
اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا برای تبلیغات و….، میلیونها هزینه می شود


اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!
اینجا در هر کجای این سرزمین خونین اسلامی، حقیقت به مسلخ مصلحت می رود!!!
اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!

اینجا ایران قرن ۲۱ است!!!


منبع:http://sowmesaranews.ir/

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

غدیر کربلای عوام بود

غدیر کربلای عوام بود؛


و کربلا، غدیر خواص.



در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد،


"جفا"



شد؛


و در کربلا با آنکه بیعت برداشته شد



"وفا".

امام خامنه ای(مدظله عالی)

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

گفتند جبران می کنیم...!

کوفه خشکسالی شده بود, خیلی وقت بود باران نباریده بود...
آمدند پیش علی بن ابیطالب علیه السلام. ایشان فرمودند:
به فرزندم حسین بگویید برایتان دعا کند.
آمدند پیش امام حسین ,حضرت دعا کردند و باران بارید...
خوشحال شدند , گفتند جبران می کنیم...!

-------------------------------/

21 روز تا محرم مانده

/----------------------------------

پــ نــ : هر چقد به ماهت نزدیک میشوم حنجره ام احساس تشنگی پیدا می کند
و چه عطش زیبایی
عطش به ذکر حسین (ع)
و چه شور شیرینی آخر هیئت ها برای ما کنار گزاشته ای

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

متن كامل سخنان پناهيان در سومين سالگرد شهيد شوشتري{اخبار ویژه}

متن كامل سخنان پناهيان در سومين سالگرد شهيد شوشتري 50 درصد بحران فتنه 88، فرانسه را زیر و رو میكرد/ زمزمه فروپاشي آمريكا و استقلال طلبي ايالت‌هايش به گوش مي‌رسد

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------

گاهي خدا برنامه‌ريزي‌هاي خوب ما را هم به هم مي‌زند

ما برای رسیدن به اهدافمان معمولا به شیوههای مختلف برنامهریزی میکنیم، این شیوهها در طول زمان، تغییر و تحول و تکامل پیدا میکنند. بسیاری از دانشگاهها مأموریتشان این است که این شیوهها را بهبود ببخشند و دانشی را تولید کنند که این دانش بتواند شیوههای ما را اصلاح کند؛ برای این که کسی پولدار شود باید چه کارکند؟ برای این که کسی زیر دستان خودش را در مدرسه تربیت کند، یا آموزش دهد، چه کار کند؟ یک مؤسسه میگوید من بهتر زبان خارجه آموزش میدهم؛ یک کسی می گوید نه، من به یک شیوه دیگری، به شیوهای که که زبان مادری را آموختی به آن شیوه برنامه‌ريزي میکنم تا بتوانی زبان را خوب یاد بگیری؛ بالاخره روشهای رسیدن به انواع هدفها متفاوت است.

گاهی در علوم تربیتی بحث میشود، گاهی در علوم اجتماعی، گاهی در علم اقتصاد و گاهی در مدیریت؛ شاید همه اینها به نوعی مدیریت کردن باشد، مربی بودن و معلم بودن هم یک نوع مدیریت کلاس است، ما هم زندگیهای خودمان را مدیریت میکنیم که چطور به اهداف خوب خودمان برسیم، همه هم معمولا اهداف خوبی را در نظر میگیرند.

آدمهای خوب معمولا اهداف خوبی دارند، این اهداف ممکن است از نظر خوبی شدت و ضعف داشته باشند، ولی مسأله اصلی، شیوه برنامهریزی است و از آن طرف خداوند متعال چون «لاجبر و لا تفویض بل امر بین الامرین» کارهای ما دستش است؛ ما گاهی از اوقات برنامهریزی میکنیم، طبق برنامهریزی باید فردا به این هدف میرسیدیم اما خداوند متعال ما را پس فردا به هدف میرساند. ما برنامه‌ريزي میکنیم و طبق برنامه‌ريزي باید پس فردا به هدف میرسیدیم، خدا میآورد نزدیک و فردا به این هدف میرسیم. ما برنامه‌ريزي میکنیم که به یک هدفی برسیم، خدا اصلا برنامه ما را به هم میزند و ما به آن هدف نمیرسیم، بعد ما را به یک هدف دیگر میرساند. بالاخره خدا برنامه‌های بنده‌هايش را به هم می‌ریزد؛ هیچ وقت هم دنیا را دست هیچ کس نداده است؛ نه صهیونیستها کنترل عالم دستشان است، نه قدرتهای استکباری، نه قدما نه متأخرین، نه متدینین، نه ملحدین نه منافقین، هیچ کدام کار دستشان نیست، نه خوبان همه امور تحت کنترل‌شان است و با برنامه آنها کار پیش میرود و به نتیجه میرسد نه بدها؛ بارها خداوند متعال این را در قرآن کریم بیان کرده؛ حالا یک قواعد کلی هم هست که به آن قواعد کلی اشاره میکنم، یک نمونهاش همین است که میفرماید «الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ»

کسانی که کافر میشوند و معاند هستند، مانع سر راه رسیدن به خدا ایجاد میکنند، فقط کفر خودشان نیست و دیگران را هم میخواهند به کفر بکشند. خدا اعمالشان را تباه می‌کند و به نتیجه نمیرسند، كارشان ثمر ندارد، حالا هرکار دلشان می خواهد انجام دهند، و این خیلی عجیب است.

سه معضل اصلي امروز آمريكا

یکی از معجزات قرآن همین قاعده است، اگر بخواهم یک نمونهاش را برای شما عرض کنم، مثلا کشوری مثل آمریکا آیا خودش میخواست و علاقهمند بود اقتصادش دچار این مشکل شود، بله؟ خیر. آیا علاقهمند بود اعتبار جهانیاش کاسته شود؟ نه! آیا علاقهمند بود که نفوذ سیاسیاش در جهان کاهش پیدا کند، خیر!

اعتبار اجتماعی حاکمیت آمریکا در کشور خودش کاهش پیدا کرد. شاید دو سال پیش این حرف را می زدی به عنوان خیال پردازی دستگیرت می کردند که می گفتی مردم آمریکا میخواهند به عنوان جنبش والستریت 99 درصد علیه یک درصد قیام کنند، می خندیدند؛ ولی شما این را به عینه میبینید و آنها با مشکلات عدیدهای دارند، کنترل میکنند.

همین سه مورد اعتبار اجتماعی در داخل، نفوذ سیاسی در جهان و این مشکل اقتصادی؛ آيا آمریکا میخواست به اینجا برسد؟ معلوم است که نه؛ 30 سال پیش تا الآن در هر سه موضوع، آمریکا اعتبارش کاهش پیدا کرده است، آن وقت ما در نقطه مقابل آمریکا، نسبت به 30 سال پیش نفوذ سیاسی ما در جهان چقدر افزایش پیدا کرده است؟ اعتبار اجتماعی داخلیمان چقدر افزایش پیدا کرده که توانستيم بحرانهای عظيمي را به سادگی پشت سر بگذاریم که 50 درصد بحران 88 اگر در فرانسه اتفاق افتاده بود، فرانسه زیر و رو میشد.

آنها 9 دی که ندارند، فقط 10 دی دارند و 8 دی! آیا ما در 30 سال پیش، پیشبینی می کردیم به اینجا برسیم؟ خوش بینترین افراد هم پیشبینی نمیکردند، به هیچ وجه؛ ولی ما به اینجا رسیدیم، آنها به اینجا رسیدند.

30 سال است كه شاخصه رشد آمريكا رو به افول است

معادله، معادله خیلی عجیبی است؛ بگذارید من از این معادله یک نتیجه گیری کنم و بعد بحث خودم را در مدیریت زندگی و مدیریت جهان که کار دست کیست، ادامه دهم.

اگر شما جرأت کردید خارج از مجلس این شهید - که مجلس شهید بصیرت می آورد - این حرف را به هر فردی كه خواستید بزنید. 30 سال است شاخصه‌هاي رشد آمريكا نشان داده که نه تنها رشدش متوقف شده، بلکه افول کرده است! در کلیدیترین شاخصکندهایش سه نمونهاش را گفتم، نفوذ سیاسی بین المللی، اعتبار اجتماعی داخلی و وضعیت اقتصادی.

30 سال است که ما رشد کردیم، او به اضافه غارت همه کشورهای جهان سقوط کرده، ما یک کشور را هم در جهان غارت نکردیم، یک روستای لب مرز عراق و افغانستان را هم نگرفتیم که بگويیم آقا پول کشاورزیتان مال ما، چه برسد به نفت! مدیریت در ایران بهتر است یا آمریکا؟ شما از این جلسه بیرون برو به احمقها بگو مدیریت در ایران بهتر از آمریکاست، اگر قبول کردند! چون احمق هستند دیگر؛ احمق به خودش زحمت فکر کردن نمیدهد، کسی که احمق باشد که نمیتوان به آن چیزی حالی کرد، یعنی مدیریت در کشورما قوی تر از آمریکاست؟ خب بله دیگر.

با يك محاسبه ساده مي‌گويند كه مديريت جهان در 30سال بعد با ايران است

بعضیها بچه هستند، این بچهها فقط نوک دماغ‌شان را میبینند. به او بگو این شکلاتی که الآن میخواهی، نخواه، من دو هفته دیگر، یک دوچرخه برايت میخرم؛ اصلا دو هفته نمیفهمد که چيست چه اينكه از دوچرخه صحبت كني! بگو بنز! مي‌گويد من الان شکلات میخواهم. نمیتوانند زمان را در نظر بگیرند، برخی‌ها مشکلات الآن را میبیینند، نمیتوانند روند رشد 30 ساله ما را نگاه کنند. هر بینندهای که احمق نباشد اگر یهودی باشد، زرتشتی باشد، هرچه باشد، وقتی به این رشد 30 ساله نگاه میکند، میگوید اینها 30 سال دیگر همه جهان را گرفتهاند، اصلا همه جهان زیر نظر آنها نخست وزیر و رییس جمهورهاي‌شان را عوض میکنند. هر آدمی که فقط احمق نباشد، یک محاسبه ساده کند.

نفوذ ما الآن در کشورهای منطقه چقدر است؟ تازه ما دخالت نمیکنیم، میدانید که ما سیرترشی هفت ساله انداختیم، ما هنوز نخواستيم كه از نفوذ بینالمللیمان استفاده کنیم، درحد تأمین منافع خودمان داریم استفاده میکنیم، دخالت‌هاي‌مان را شروع نکردیم، ما البته اگر دخالت کنیم، درست دخالت خواهیم کرد، نه مثل آمریکاییها ظالمانه دخالت کنیم.

در تمام زمينه‌ها جلوتر از كشورهاي جهانيم

من نمیخواهم حرف دینی باشما بزنم و بگويم پیامبر گرامی اسلام صلي‌الله‌وعليه‌وآله فرمودند كه ایرانیها اکثر فرماندههان پای رکاب حضرت هستند و اکثر فرمانده‌هان عالم را تشکیل میدهند، نمی خواهم از روایت استفاده کنم و بگویم علم به ثریا برسد، فقط ایرانی جماعت دستش به آن خواهد رسید، این را رسول خدا صلي‌الله‌وعليه‌وآله فرموده‌اند. میخواهم یک محاسبه عادی کنم، 30 سال پیش تا الآن کجا بودیم، الآن کجا هستیم؟ محاسبه کن! طبق همین محاسبه، 30 سال آینده کجا خواهیم بود؟ رشد تصاعدی ما را در این نمودار حساب کن، نه این که مشکل نداریم، نه این که کشور ما صد درصد اسلامی است، نه نه، به هیچ وجه! ما به سوی كشوري اسلامی داریم حرکت میکنیم، براي اسلامی شدن به معنای تمام و کمال خیلی ضعف داریم، یکی از نقطه ضعفهاي‌مان همین حماقت‌ها است که بین ماها وجود دارد. اينکه نمیفهمیم که ما 30 سال جلوتر از همه کشورهای جهانیم در همه زمینهها!

هر کشوری از نظر علمی در آمریکا و در اروپا رشد کرده باشد، همه جهان آمارها گفتند 13 برابر الی 16 برابر رشدش کمتر از ماست. من میخواهم به شما بگویم، شما یقین داشته باشید ما 20 برابر آنها جلوتر هستیم، چرا؟ چه كسي نمي‌داند که رشد علمي آمریکا محصول دزدی مغزها از کشورهای جهان سوم است؟ ولی آيا ما با دانشمندان افغانی و عراقی و آذربایجانی و شوروی و جنوب کشور و خلیج فارس و این ور و آن ور تا اینجا رشد کردیم؟ ما با خودمان رشد کردیم ولی آنها اگر رشد کردند با مغزهایی که دزدیدند رشد کردند، حالا 30 سال بعد جریانات چه شكلي خواهد شد؟

من دارم بحث سیاسی میکنم یا بحث دینی رفقا؟ بله؛ من بحث دینی میکنم، چون دین به عقل دعوت کرده، عقل اینها را میگويد، اصلا شما یهودی باش نعوذبالله، اما یهودی باش کجای این استدلالها به باور غیبی متصل است که بگوید من پیغمبر شما را قبول ندارم؟! بابا پیغمبر را نمیخواهد قبول داشته باشی، اصلا هیچ چیز را قبول نداشته باش، آمریکا سقوط کرده در 30 سال یا نه؟ غارت کرده و سقوط کرده؛ ما رشد کردیم یا نه؟ این را همه جهان دارند میگویند؛ جهان را غارت نکردیم و رشد کردیم؛ می فهمید معنایش چيست؟ پس مدیریت اینجا قویتر است، همین روند ادامه پیدا کند، در سالهای آینده چه خواهد شد؟ ما چه خواهیم شد، آمریکا چه خواهد شد؟ در سالهای آینده اثری از کشور آمریکا باقی نخواهد ماند.

مشكل اصلي آمريكا فروپاشي است/ زمزمه اعلام استقلال ايالت‌هاي آمريكا به گوش مي‌رسد

مي‌دانيد الان مشكل آنها چيست؟مشکلشان فروپاشی آمریکاست، زمزمه اعلام استقلال ایالتها به گوش مي‌رسد. این زمزمه یک دفعه محقق می شود، جلوی چشمهای شما! مثل شوروی که یک دفعه و یک شبه منحل شد. عملیات فروپاشی انجام نمیگیرد، انجام نمیگیرد، تا یک دفعه میگیرد و تمام میکند و میرود و هرکسی باید زود خودش را جمع کند تا میتواند از آن یکی بگیرد و ببرد؛ فرسایشی نخواهد بود.

یک نمونه مثال زدم که کار دست استکبار جهانی نیست، کار دست ما هم نیست، خرمشهر را خدا آزاد کرد، کار دست ما هم نیست؛ حضرت امام فرمود از اول دست خدا همراه این انقلاب بوده، مقام معظم رهبری هم در اولین سخنرانی بعد از ولایتشان فرمودند كه حضرت امام همیشه میفرمودند کار را کس دیگری دارد اداره میکند. امام اگر از بین ما رفت خدای امام هست، که دست او بر سر ماست و یک عباراتی شبیه این؛ یک دفعه مردم شعار دادند «دست خدا برسرماست خامنهای رهبر ماست» شعار آنجا از دل مردم جوشید؛ همان خدا هست و کارش را میکند؛ الآن از خود آقا از خود امام بپرسید كه شما کار را مدیریت کردید، متواضعانه خواهند فرمود نه کار خدا بوده است.

خاطره‌اي كه مرحوم بهاءالديني از امام نقل مي‌كرد

آقای بهاءالدینی رضوان خدا بر او باد، آن عارف جلیلالقدر همان اولی که امام به ایران آمده بودند از ايشان پرسیده بودند كه میدانی چه خطراتی سر راه انقلاب است؟ امام به آقای بهاءالدینی فرموده بودند آقای بهاءالدینی کار دست من نیست. آقای بهاءالدینی بارها این خاطره را نقل کردند، تمام نزدیکان ایشان این خاطره را میدانند، چون براي همه گفتند، آقای بهاءالدینی بعد فرمودند بعد از این که امام فرمود کار دست کس دیگری دارد اداره میشود، من خیالم از انقلاب راحت شد.

آقا کار اگر دست کس دیگر است، ما هیچ کاری نکنیم، ما که نگفتیم همه‌اش دست کس دیگري است، حداقل بگو 50 – 50 دیگر! تا معامله جوش بخورد و مشتری شویم، "لاجبر ولا تفویض بل امر بین الامرین، ما برنامه‌ريزي میکنیم، خدا برنامه برنامه‌ريزي میکند، خدا برنامه‌ريزيهای ما را به هم میزند، برنامههای خودش را اجرا میکند، ما را به نتیجه بعضی از برنامههايمان میرساند، به نتیجه بعضی از برنامههايمان هم نمیرساند، این مقدمه کلام بنده است.

این بحثی که کردیم یک بحث کلیدی است، این روایت از امیرالمؤمنین‌عليه‌السلام را حتما شنیدید که میفرماید « عَرَفتُ اللهَ بِفَسْخِ الْعَزائم » (نهج البلاغه /حكمت 250) حضرت مي‌فرمايد كه میدانی من خدا را از کجا میشناسم، آن جایی که برنامهها را به هم میزند، این قصه جدی محل معرفت الله است، برنامه ریختی، چه کار می خواهی بکنی؟ نمی خواهد، به هم میزند! اصل تو را نابود میکند! هر كه را به شكلي، خوبها را به يك شكل و بدها را شكل ديگر؛ کار دست خودش است. به خوبها میگويد چه کاري می‌خواهی انجام دهي؟ می‌گويد من می خوام، می خوای خدمت کنی؟ نمی خوام صبر کن اینجوری نمیشه اینجوری! یه جور دیگه کار رو می بره جلو؛ بعد میگه خدایا چقدر بهتر شد، کار دست خودم است! ما برنامه‌ريزي میکنیم برای رسیدن به هدف خدا هم برنامه‌ريزي ما را به هم میزند. خودش برنامه‌ريزي می‌کند، بعضی از برنامههای ما را محقق میکند، بعضی از برنامههای ما را به هم میریزد و محقق نمیکند، بعضیهايش را هم بهتر محقق میکند بالاخره کار دست خودش است، ما هم باید دست و پای خودمان را بزنیم، این مقدمه کلام.

برنامه ريزي خدا پيچيده است

این که همه ما باید دست و پای خودمان را بزنیم، میخواهم کمی این دست و پا رو جمع کنیم، درست دست و پا بزنیم، آدم قوی دست و پا میزند در آب ولی شنا نمیکند، اصلا بايد شنا کنید، خود خدا هم فرموده بیایید شنا کنید، چرا دست و پایی میزنید که نتیجه نداشته باشد؟ تو هم شنا کن، بعد من اصلا کمکت میکنم سرعت زیاد شود، بعد جالب است پروردگار عالم، میفرماید بیا من به تو بگویم چه طور دارم برنامه‌ريزي میکنم! بیا من به تو توضیح بدهم، راز و رمز برنامههای خودم را به تو بگویم، تو هم می خواهی برنامه‌ريزي کنی، عین من برنامه‌ريزي کن. قطعا تیرت به هدف خواهد خورد؛ به سنگ نمیخورد، واقعا شیوه برنامه‌ريزياش را به ما میگوید، بله، خدا شیوه برنامه‌ريزياش را به ما میفرماید، در قرآن فرموده ولی خیلی پیچیده است، اصلا خودش هم صریحا ذکر میفرماید،

مقدمه کلام این است که عرض کردم اما ذی المقدمه این است که ما چه جور خودمان را با شیوه برنامه‌ريزيهای خدا هماهنگ کنیم که برنامه‌ريزيهای ماهم درست در بیايد؛ خداوند متعال می فرماید بیا تا توضيح دهم؛ مثلا میخواهی روزی پیدا کنی؟ بیشتر از حد حساب و کتاب خودت روزی به تو برسد. تقوای الهی را داشته باشی، تقوایی که برخی از گوشههایش میگوید پول را بده بره؛ تقوایی که بعضی از گوشههايش به تو میگوید که این پول را برندار، به ضرر تو است اما حرام را رها کن، تقوایی که گاهی ضد پول است، گاهی هم به نفع پول است، می‌گويد تنبلی نکن! کار کن، تقوا داشته باش "من حیث لایحتسب" به تو روزی میرسانم، به چشم خودت اطمینان نکن، آقا این پول روی زمین مانده، حالا درست است كه یک مقدار شبههناک است، اما آن را برداریم، اگر اين كار را نكنيم، فقیر میشویم، میگويد ببین، مگر نگفتی كه این شبههناک است؟! رها کن، بگذار فقیر شوی، بالاخره سرطان و هزار تا بدبختی دیگر دارد، از حلقومت بيرون میکشند، کار دست من است، دست تو نیست، "من حیث لایحتسب" چی میشود؟

تقوا داشته باش «یجعل لهم مخرجا» اگر ایمان و تقوا با هم داشته باشید، دیگر اصلا چه شود! «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» (اعراف 96)مگر نمیخواهی به برکات زمین و آسمان برسی؟ از طریق ايمان و تقوا بیا، برکات نازل مي‌شود! از این که تو خودت را خیلی باهوش بدانی و زمین و آسمان را به هم بدوزی ناني گیرت نمی‌آيد.

با برنامه من راه برو، تقوا داشته باش. تقوا نداشته باشی چه میشود؟ تقوا ذکر است ديگر! آدم خوب باشد، اهل ذکر میشود « و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکاً» در همین دنیا گرفتارش میکنم، چرا كه از ذکر من اعراض کرد. میخواهی خدایی که برنامه‌ی عالم دست اوست، نه مؤمن نه ملحد، نمیتواند از چنبره جبر الهی در کنار تفویض خلاصی پیدا کند و رهایی يابد - که در دعاي كميل گفتی « لا یکمن الفرار من حکومته» فقط قیامت نیست، دنیا هم لایکمن الفرار من حکومته است، اینجا هم نمی توانی فرار کنی از حکومتش! با او هماهنگ شو و ببین چطور برنامه‌ريزي مي‌كند و تو هم اينگونه برنامهریزی کن تا به نتیجه برسیم.

خون شهيد بيشتر به اعتلاي جامعه كمك مي‌كند تا برنامه‌ريزي او

چرا اين مطالب را من در مجلس مجلس شهید گفتم؟ برای این که شايد به ذهن شما بیايد که شهید شوشتری یک آدم با صفا، مخلص، با تجربه، الآن خيلي به درد نظام میخورد، اگر الآن یک استان نه، ده استان به او میدادی غوغا میکرد. آدمی نبود که به جیب بزند، آدمی نبود که دنبال اعتبار خودش باشد، از آن آدم‌هایی بود که از شایستهسالاری جلو زده بود! میتوانست حتی برای کسانی كه بالاتر از خودش باشند، افتخار بیافریند و بالاتریها میتوانستند مطمئن باشند این از خودشان بهتر است و برای زیر دستیهايش کار فراهم میکرد که زیر دستیهايش فکر میکردند، اینها خوب دارند کار میکنند در حالی که او خوب طراحی کرده بود، آنها کارآمد شده بودند؛ یك آدمی که بالاتر از منصبش به جای بالا دستیهايش و زیردستیهايش دارد شایستگی ایجاد میکند و تولید میکند برای کار کردن و کار پیشرفتهتر! آن وقت یک ناداراي نامرد بیايد و ایشان را به شهادت برساند، حیف نيست؟ خدا میفرماید کم کم داري در کار من دخالت میکنی! دیگر نمي‌خواهد زیادی کاسه از آش داغ‌تر شوی! تو می‌خواستي به چه هدفی برسی؟ می‌گويد به اعتلای جامعه! میفرماید به روش من با خون شهید بیشتر به اعتلای جامعه می رسی تا اینکه او میایستاد و میخواست کارهایی که تو براي اعتلاي جامعه برنامه‌ريزي كردي را انجام دهد.

شهيد شوشتري حيف نشد، بلكه طبق برنامه‌ريزي خدا مصرف شد

این روش برنامهریزی من است؛ لذا شهید شوشتری حیف نشد، مصرف شد، منتهی طبق برنامهریزیهای خدا؛ طبق شیوه مدیریتی خدا؛ همان جایی که خدا بر اساس اعمال مدیریتی می فرماید "الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ"(محمد/1) دو تا آیه پایین‌تر آز آن مي‌فرمايد: "وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ" (محمد/4) من اثر اعمال اینها را تباه نخواهم کرد چون در راه من کشته شدند. او میماند، او اثر عملش می‌ماند، او نفسش باقی است، او دارد کار میکند، همين طور است كه 30 سال اینجا رشد کرد و آنجا سقوط!

الآن ما با یک ابرقدرتی مواجه هستیم به نام شهید شوشتری! دشمنان ما اشتباه میکنند كه خوبان ما را میکشند، چرا كه آنها را به ابرقدرت تبدیل می‌كنند، ابرقدرتي كه هیچ کس نمیتواند از پس‌شان بر بیاد. اگر بودند می توانستی اذیت‌شان کنی، در کاغذ بازی اداری، غریبش بگذاری و در بسیاری از هجمهها و حرفها؛ اما او برود دیگر کسی حریفش نیست، ملائکة الله لنگ می‌اندازند، آقا شما شهیدید، اصلا ما پر می سوزانیم وقتی به محضر شما میآییم!

اشتباه میکنند، دشمنان ما از حمقا هستند، احمقند؛ میزنند خوبان ما را شهید میکنند به این خیال که کار حل شد! اما در واقع خودشان ضربه خوردند، ما الآن چندتا لشکر شهید داریم؟ چندتا لشکر شهید؟ حالا لشکرهای زمینیمان را میتوانند گلوله بزنند، به لشکرهای شهداي‌مان چگونه مي‌خواهند گلوله بزنند؟! خیلی جالب است! آنها را با چه موشکی میخواهند بزنند با چه مواد منفجرهای میخواهند آنها را بکشند؟! يكبار كه كشتند دیگر، جسمشان را میخواستند بزنند كه زدند؛ اما دشمنان حالا دیگر اثر ندارند. حرفي قبلا زدم در مقایسه با آمریکا و ایران، یک ارمنی هم باشی آن را میفهمی، میپذیری، اما بقیه حرفهاي‌مان را نه، فقط باید مؤمن باشی و قرآن کریم را بپذیری. میفرماید: " وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ " آنهايي که در راه من کشته میشوند، عمل‌شان را تباه نمیکنم.

اثر شهدا در بهشت نيست بلكه در همين جاست

اینها اثر جاودانه دارند، "وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ" (آل‌عمران/ 169) تو آنها را مرده مپندار، مرده بی اثر است، بل احیاهم، اینها زندهاند، یعنی با اثر است، فقط "عند ربهم یرزقون" روزی‌اش را آنجا می خورد، ولی اثرش را اینجا دارد میگذارد، اشاره آیه این است که آنجا روزی می خورد ولی اینجا اثرش را میگذارد، نه این که اثرش در بهشت است، نه اثر شهدا همین جاست، "احیاهم" برای ما است و گرنه اگر میخواستند به قیاس قیامت احیا باشند، خب همه آنجا احیا هستند، یکی دارد عذاب میشود و ديگري به اصطلاح در بهشت برزخی منتعم است.

مگر آنهایی که شهید نمیشوند اموات هستند؟ آنها هم احیا هستند اما به قیاس قیامت، به قیاس عالم برزخ، آنها هم آن طرف زندهاند ولی شهدا احيا هستند و چه بسا "احیاهم" اشارهاش این باشد که اینجا اثر دارند، همان حیاتی که تو میگویي، یک کسی که زنده باشد چه کار میکند، شهدا هم همان كار را مي‌كنند.

شهید شوشتری در تاریخ ثبت شد، دیگر برای همیشه هست، ما یک روزی میمیریم، ولی شهید شوشتری خیالش راحت شد برای همیشه هست. مي‌رود آن طرف روزي مي‌خورد، و مي‌آيد اینجا کار میکند آن هم كارهايي كه خدا به او مأموریت میدهد.

آن شهيد گفت كه هر كسي كه كمك بخواهد دستش را مي‌گيريم

من خودم زمان جنگ یکی از شهدای بسیار نازنین و برجسته را که قبل از انقلاب مادرش خواب ديده بود شهید پای رکاب امام زمان(عج) است و حضرت به او شمشیر مرصع هدیه میدهد، - نمیخواهم بگويی فلانی خواب نقل کرد، بعضیها وقتي خواب نقل مي‌كني اصلا برق میگیردشان!- برای توضیح عرض میکنم و گرنه این آیه قرآن است که میفرماید "احیاهم" من نمیخواهم ایمان را با خواب اثبات کنم، وای بر ایمان کسی که با خواب بخواهد ایمانش تثبیت شود. ولی برای دلهای روشن كه میخواهند صفا کنند، این خواب را تعریف مي‌کنم، " در خواب به او گفتم چه کار داری میکنی؟ گفت كه ما این بالا نگاه میکنیم، هر کسی کمک بخواهد دستش را میگیریم، بعد گفت كه تو الآن چه کمکی میخواهی؟ ما هم یک مشکلی داشتیم به او گفتیم ـ یک مشکل فکری، ذهنی و روحی بود در ارتباط با شهید شدن و در ارتباط با خانه قبر و اینها!- گفتم من یک همچین مشکلی دارم، به او گفتم، قبل از عملیات والفجر یک گفت بیا برویم حلش میکنم؛ برد و معجزه آسا حل کرد، اصلا كسي باور نمیکند! گفت هر موقع كه مشکل داشتی ما این جا کارمان این است."

کار دست شهداست

هر کسي كه در اين مملكت كار خوبي مي‌كند، فکر میکند كه خودش دارد خوب کار میکند؛ بنده خدا! چهار تا شهید دنبالت هستند، دارند این کار را انجام میدهند، حالا گفتند تو انجام بدهی، طرحش را در ذهن تو انداختهاند، "وَمَا رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَی" (انفال / 17) تو تیر نمیاندازی، خدا تیر میاندازد، -عجب آیه قرآنی است!- شما واقعا تعابیر را ببینید، فارسی آن هم لذتبخش است، تو تیر می اندازی؟! تو تیر نمیاندازی! خدا تیر میاندازد. بعد خدا هم گاهی از اوقات از ملائکه استفاده میکند. گاهی از اوقات از این انسانهای برجستهای که برتر از ملائکه هستند، یعنی شهدا، استفاده میکند، آنجا برای خودشان حکومتی دارند! الآن دارند به ما لبخند میزنند، با خود میگویند اینها هم کمکم دارند میفهمند آن طرف چه خبر است؟ ما که هنر نکردیم بفهمیم. معلوم است کار دست شهداست.

شما الآن به این مجلس آمدهاید به خانواده محترم و معظم شهدا سلام دهید یا به خود شهید؟ يا به هر دو؟ به خود شهید هم آمدهایم سلام دهیم؛ مجلس ختم آدم میرود به صاحب عزا سلامی میدهد، میخواهد فاتحهای براي مرحوم هديه كند، خودش كه ديگر نيست، اما شهیدان هستند، برویم به این آقای شهید یک سلامی دهیم و بگوییم آقای شوشتری ما را که یادتان نرفته است؟ حافظه شهدا هم خیلی خوب کار میکند، یادشان نمیرود، بگو شهید شوشتری یک فاتحه برای ما بخوان که دل ما هم نورانی شود، براي‌مان فتح قلب شود، دستمان را بگیر.

شیوه مدیریت خداست که با شهدا کار میکند

من در راه می آمدم، حاجاتم را در نظر گرفتم و گفتم از شهید شوشتری چه بخواهم. نیت کردم و آمدم! شما هم حتما این کارها را انجام دادهاید و جلوتر از من هستید! این شیوه مدیریت خداست که با شهدا کار میکند. با شهادت کار میکند و روش پیچیده است. همیشه عادت دارد که "من حیث لایحتسب" کار کند و نمیخواهد ساز و کار دست شما بیاید. البته قواعد کلیاش را بیان کرده است؛ شما تقوا داشته باش من زندگی شما را یک نوع دیگری اداره میکنم. تو چي کار داری که به چه نتیجهای میخواهی برسی، من تو را میرسانم! تقوا رد نمیشود، البته خیلیها اطمینان نمیکنند! آنهايي اطمینان میکنند که توکل دارند. یک دفعه این طور مي‌شود كه وقتي به علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه گفتند که یک سفارش کلیدی به ما کن، فرمود توکل، توکل، توکل؛ توسل، توسل، توسل.

وقتي انسان اين توکل را نداشت نمیتواند با تقوا منافع خود را تأمین کند، میگوید بروم، بزنم به دریا و بالاخره ببینم چه گیر خودم میآید. نه! دستور خدا را اجرا کن، فعالیت هم كن البته در قالب دستور خدا، ببین خدا از کجا میرساند!

خدمت خانواده محترم شهید شوشتری هم واقعا تسلیت میگویم که بالاخره رنج دنیاست دیگر! خوبان دل میبرند و نباشند دل میسوزانند و آتش میزنند. شما با یک پدر خوب، با یک همسر خوب اگر پدر ومادرشان در قيد حیات هستند، بالاخره بایک پسر خوب، برادر خوب مواجه بودید، الآن هم كه نیست، دلتان را سوزانده است، ما تسلیت می گوییم، چه غم بزرگی خدا به شما داده است. تا باشد همیشه غمهای قشنگ، نه غمهای بد که آدم را بیدین میکند و نور آدم را میگیرد.

شهيد شوشتري الان ابرقدرت است

تسلیت عرض می کنم و تبریک عرض می کنم. عمر به دنیا نیست دیگه، انسان باید برود، چه بهتر انسان موقع رفتن برای همیشه ببیند، هم همه نعمات آن دنیا را و هم همه اثرات این دنیا را داشته باشد. آن وقت شهید شوشتری چه کار ها می کرد چه اقداماتی می کرد، الآن اینقدر خوشحال است، راحت الآن با قدرت فزاینده ای که پیدا کرده، با آن بصیرت فوق العاده ای که پیدا کرده، از آن بالا همه چیز را دارد می بیند و راحت کارش را انجام می دهد، راحت شدیم ها، نه لازمه نامه بدهد به کسی امضا کند، نه بودجهای تصویب کند، راحت! بعضی وقتها ماها مانع کارش میشویم، آدم بدها مانع کار آدم بدها بعضی از وقتها میشوند و الا ایشان این قدر ابر قدرت است که می تواند مارا مانع خودش نبیند.

تبریک عرض میکنم یک عضو خانواده شما رفت جزو کسانی که حضورشان ثبت می شود برای همیشه و دیگر نمی‌میرند. شهید شوشتری رفت جزو افرادی که دیگر نمیمیرند، ولی ماها همه ممکن است که بمیریم. همین الآن ما بی اثر تر از ایشان هستیم.

الآن فرزندان محترمشان میفرمودند اینجا یک کانون فرهنگی زدهایم، کانون فرهنگی شهید شوشتری، در دلم گفتم خب دیگر اصلا خود شهید شوشتری الآن یک کانون فرهنگی است، این کانون شما هم حالا یک جلوه ظاهری است، از همان جا نشأت میگیرد، شما چهارتا کار انجام میدهید، خودش چهار هزارتا!

آقا فرمودند سبک زندگی باید اسلامی شود، غربیها مثل ترس از یک غول بزرگ، از مرگ میترسند، ولی ماها نه؛ یک سریالی بود كه در آن کسانی که ضربه مغزی شده بودند میخواستند بروند و نروند آن طرف، در یک بیابان برهوت هولناک نشان میدهد، بنده رسما رفتم انتقاد کردم که چرا این کار را کردید، مگر مرگ این است، مرگ خیلی شیرین است، چرا جای قشنگ نگذاشتید، گفت میخواستیم مردم بترسند و آدم شوند، گفتم کسی که از مرگ بترسد بعد مرگ را فراموش میکند چه كسي گفته مردم را از مرگ بترسانید، به مرگ مشتاقشان کنید، آنهایی که مشتاق مرگ شدند، زمان جنگ بیشتر خوب شدند. یک جای قشنگ نشان میدادید! میترسانید؟! گفت حاج آقا عجیه! شما مگر از مرگ نمیترسید، گفتم نه، یک نفر زمان حضرت علی(عليه‌السلام) چهرهاش زرد شده بود، آمد پیش حضرت و حضرت فرمود كه چه خبر است؟ گفت: خوف از خدا، آقا فرمودند: چرا از خدا بترسی؟ گناه نکن، نترس! خدا مگر به کسی ظلم میکند؟

یک چیزی از دور شنیدی و رفتی روی آن فیلم میسازی؟! امیرالمؤمنین عليه‌السلام می‌فرمایند كه شیعه این طور هم مي‌ترسد، شیعه اینقدر خدا را دوست دارد، میترسد نتواند حقش را ادا کند، خوف برای شیعه ما یک معنایش این است و ناشی از محبت به خداست. خب بگو محبت دیگر. خیلی عجیبه، خدایا این محبت را در دل ما هم بیافکن، شوق به دیدار خودت را در دلهای ما زیاد بگردان

انشاءالله برویم آن دنیا و ببینیم شهدا چه حکومتی دارند! شما فکر کردید همین که گفتید انشاءالله فردا می روید آن دنیا، اولا شما که مستجاب الدعوة نیستید. خبری نیست. مستجاب الدعوههایش در رأسش حضرت علی عليه‌السلام 50 سال گریه کرد برای شهادت تا به او دادند، همین طوري نیست که شما امروز گفتی انشاءالله، فردايش شهیدت کنند، نه بابا، اینقدر خدا ناز دارد! شهید شوشتری چه كسي بود که خدا در این قحطی شهادت به ایشان شهادت نصیب کرد! بابا تو دیگه کی هستی كه در چنین زمانی شهادت گیرت آمده است. خیلی از فرماندهان سپاه هستند که گیرشان نمیآید. همین طوري ماندهاند تا مرحوم شوند! خدایا ما را به شهادت برسان، شهادت را به ما برسان؛ ما را به یکدیگر برسان

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------