در بیمارستان ،مجروحین ...
{8 سطر دفاع مقدس ....7}
در
بیمارستان ،مجروحین ازم میخواستند برایشان نامه بنویسم. یک روز یکی از
مجروحین از من خواست براش نامه بنویسم. میخواستم قبول نکنم اخه خطم بد بود
اما قبول کردم نامه را بنویسم
نامه
را نوشتم و فرستادم برای خانواده اون مجروح. مدتی بعد مادر اون مجروح جواب
نامه را داده بود که<<قربونت برم، قربون اون خطتت برم؛ اینقدر خطت
رو بوسیدم و اشک ریختم!!!.
نگو دست خطه اون مجروح هم مثل من بد خط بوده و شبیه دست خط من و خانواده گمان کردن نامه رو خودش نوشته
http://whiterose.parsiblog.com/Posts/346/
-----------------------/ هفته ی دفاع مقدس مبارک /--------------------------
-----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------
+ نوشته شده در شنبه ۱ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۸:۰ ب.ظ توسط سید
|

علی الظاهر جنگ خاتمه یافته است ،آیا باید در فراموشکده ها و غفلتکده های اذهان من و تو در هیاهوی شهر گم شوند و ... شاید جنگ خاتمه یافته باشد، اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت و زنهار این غفلتی که منو تو را درخود گرفته است،ظلمات قیامت است.ای شقایق های آتـش گرفته ،دل خونین ما شقایقی است ، که داغ شهادت شما را در بر دارد آیا آن روز خواهد رسید که بلبلی در وصف ما سرود شهادت بسراید