{8 سطر دفاع مقدس ....18}

وقتی خداحافظی کرد و رفت زمستون بود .
با حسرت به چهره ی زیبا و قد رعنا ی او  نگاه کرد
مثل پرنده ای که از قفس ازاد شده باشه بسرعت دور شد .
اب پشت سرش پاشید تا زود برگرده
زود برگشت ، تو اول بهار
اما وقتی نگاه کرد از اون چهره زیبا و قد رعنا چیزی جز یک تکه جزغاله شده و سیاه باقی نمانده بود

از طرف:

حاج محسن

    -----------------------/ هفته ی دفاع مقدس مبارک /--------------------------

    -----------------------/http://takavar114.blogfa.com--------------------------