مبحث «تصاویر مجازی»، «تصاویر حقیقی» و تشخیص این دو از یك‌دیگر یكی از سخت‌ترین مباحث علم فیزیك به شمار می‌رود. محاسبه‌ی فاصله‌ی جسم حقیقی از آینه و تفسیر تصاویر مجازی به طور معمول بسیاری از علم آموزان را دچار مشكل می‌سازد. به عبارت بهتر، این مبحث از نوعی پیچیدگی ذاتی برخوردار است كه بدون تمركز و تمرین نمی‌توان بر آن فایق آمد.

ایجاد ارتباط میان علم فیزیك و عالم سیاست در نگاه اول كمی نامأنوس به نظر می‌رسد اما بررسی رفتار ایالات متحده نسبت به آن‌چه در قاهره و تونس می‌گذرد این همسان سازی و همزاد پنداری را میسر می‌سازد.

رییس جمهور ایالات متحده‌ی آمریكا طی روزهای اخیر لحظه‌ای آرام و قرار نداشته است! او تحولات قاهره و تونس را با وسواسی خاص پی‌گیری كرده و در خصوص آن‌ها بیانیه‌ها و سخنان قابل تأملی ایراد كرده است.

مروری بر ادبیات مقامات آمریكایی و اروپایی در خصوص استعفای «حسنی مبارك» از قدرت نشان می‌دهد كه غرب با ناشی‌گری كامل سعی در مصادره‌ی حركت انقلابی ملت مصر و تحریف آن دارد. به عبارت بهتر، غرب در تلاش است از «اجسام واقعی» در شمال آفریقا تصاویری مجازی ساخته و آن‌ها را از راه مجاری رسانه‌ای و تبلیغاتی خود به نظام بین الملل، تزریق نماید.

واقعیت امر این است كه «باراك اوباما» و همراهانش در ابتدا سعی داشتند با استناد به هر وسیله‌ی ممكن مبارك را در قدرت نگاه داشته و جلوی تحركات مردمی ضددیكتاتوری در شمال آفریقا را بگیرند اما پس از ناكامی چاره‌ای جز تعریف و تمجید از قیام ملت مصر ندیدند. در این‌جا بود كه غرب قاعده‌ی بازی خود در شمال آفریقا را تغییر داد. واشنگتن در حركتی كاملاً برنامه‌ریزی شده سعی در تحریف قیام ملت مصر دارد. اوباما در تازه‌ترین اظهارنظرهای خود در خصوص بركناری مبارك ادعا كرده كه رییس جمهور مصر به درخواست ملت مصر احترام گذاشته و از قدرت كنار رفته است!

بر همگان روشن است كه حسنی مبارك و زین العابدین بن علی در صورت مهیا بودن زمینه‌های حضور حتی كوتاه مدتشان در مصر و تونس هرگز از قدرت كناره‌گیری نمی‌كردند. كناره‌گیری یك دیكتاتور از قدرت، آخرین و سخت‌ترین تصمیمی است كه او می‌تواند، اتخاذ كند. از این حیث قهرمان سازی غرب از حسنی مبارك، بن علی و تكرار احتمالی این قهرمان سازی در خصوص رییس جمهور یمن یا پادشاه بحرین و اردن محلی از اعراب ندارد. مكمل اصلی ایالات متحده در این حركت اتحادیه‌ی اروپاست. مقامات اروپایی نیز در خلق تصاویر مجازی از شمال آفریقا همكاری مستقیمی با دولت اوباما دارند.

«كاترین اشتون» وزیر امور خارجه‌ی اروپای واحد نیز به صورتی مستقیم از مبارك به علت استعفایش تقدیر كرده است. به راستی واشنگتن و اتحادیه‌ی اروپا زمانی كه هزاران تن از اعضای «اخوان المسلمین» و دیگر گروه‌های مصری در زندان‌های مبارك به سر برده و از حداقل حقوق طبیعی خود محروم بودند كجا به سر برده و چرا در كنار ملت مصر نبودند؟

انعكاس تصاویر واقعی قیام مردم مصر و تونس به صورت خودكار منجر به تضعیف موقعیت غرب در نظام بین‌الملل خواهد شد. گذار ملت‌های تونس و مصر از نظام سلطه پسند خود «نه» بزرگ آن‌ها به ایالات متحده و رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. به عبارت بهتر، به قول هفته نامه‌ی نیوزویك اگر هر كسی در جریان حوادث مصر برنده باشد، اوباما و ایالات متحده‌ی آمریكا بازنده هستند. در چنین برهه‌ای تلاش اوباما جهت خلق تصاور غیرحقیقی از قیام مصر و تونس جای بسی تأمل دارد.

بهتر است در این برهه، گریزی به دوران ریاست جمهوری «بوش» پسر بیندازیم. به دنبال وقوع حادثه‌ی 11 سپتامبر 2001 و فرو ریختن برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورك، شاهد بودیم كه نومحافظه‌كاران افراطی دقیقاً از همین فرمول فعلی اوباما، یعنی خلق تصاویر مجازی استفاده كردند و بدون هیچ‌گونه سند و مدركی «طالبان» و «القاعده» را مسبب این حادثه خوانده و به خون‌خواهی قربانیان انهدام برج‌های دوقلو صدها هزار انسان بی‌گناه را در افغانستان و عراق به خاك و خون كشیدند.

شهروندان آمریكایی آن‌چنان مقهور تصاویر مجازی حادثه‌ی 11 سپتامبر شده بودند كه تصاویر واقعی آن، یعنی حس سلطه‌طلبی ایالات متحده و دست داشتن دولت وقت بوش پسر و لابی صهیونیسم را در حادثه‌ی نام برده شده نمی‌دیدند. این فرمول تا سال 2005 میلادی برای بوش پسر جواب داد اما گذشت 4 سال از حادثه كافی بود تا تصاویر مجازی كم‌كم اهمیت و جایگاه خود را از دست داده و گوشه‌ای از تصاویر واقعی برج‌های منهدم شده‌ی نیویورك در معرض دید افكار عمومی دنیا قرار گیرد. جالب توجه این‌كه دموكرات‌ها و جمهوری‌خواهان آمریكا تلاش بسیاری می‌كنند تا ابعاد تاریك ماجرای 11 سپتامبر برای افكار عمومی دنیا، فاش نشود.

در حال حاضر اوباما به همان فرمول تمسك می‌جوید. بر اساس تصاویر مجازی ساخته و پرداخته‌ی دست واشنگتن و اتحادیه‌ی اروپا، غرب نقش هدایت‌گر تحولات قاهره را بر عهده دارد كه مبارك را وادار به كناره‌گیری از قدرت كرده است. اوباما با استناد به همین تصویر مجازی سعی دارد ورود خطرناكی به آینده‌ی سیاسی قاهره داشته باشد كه البته با سدی محكم به نام هشیاری «اخوان المسلمین» و برخی دیگر از گروه‌های مصری روبه‌روست. اما تصویر واقعی قاهره این نیست! «تصویر واقعی مصر» ملتی را نشان می‌دهد كه علیه دیكتاتوری آغشته به مداخله‌جویی غرب گرایانه قیام كرده و در راستای تضمین استقلال سیاست داخلی خارجی قاهره، مبارك را سرنگون كردند. در این تصویر واقعی غرب كم‌ترین جایگاهی ندارد. اساساً مصدر تحولات قاهره مردمی و از بطن این كشور است و تلاش امثال اوباما و اشتون جهت برون مرزی جلوه دادن تحولات قاهره، محكوم به شكست است.

وجه مشترك اوباما و اشتون ناتوانی آن‌ها در هضم قیام مردمی قاهره و بركناری حسنی مبارك است. هر دوی این مقامات در عمل خود را نسبت به تحلیل وضعیت موجود خاورمیانه و شمال آفریقا ناتوان می‌بینند. این ضعف تحلیلی خود را در رفتار و گفتار افرادی مثل اوباما و اشتون نشان می‌دهند. در حال حاضر اصلی‌ترین وظیفه‌ی گروه‌های سیاسی آگاه در مصر، به خصوص اخوان المسلمین آگاه سازی مردم این كشور نسبت به تصاویر مجازی خلق شده توسط ایالات متحده آمریكاست.اوباما نه در انتقال قدرت در مصر و نه در قیام مردمی در این كشور كوچك‌ترین نقشی ایفا نكرده است. حمایت یا حمایت نكردن كاخ سفید از مبارك نیز تأثیری در بقای رییس جمهور مصر در قاهره نداشت، چنان‌چه در دوران حكومت «محمدرضا پهلوی» نیز حمایت «جیمی كارتر» از شاه مخلوع نتوانست تأثیری در وضعیت نا به سمان خاندان پهلوی بگذارد و آن‌ها در نهایت ناچار به ترك كشور شدند.

ایالات متحده و اتحادیه‌ی اروپا سعی دارند با اعمال نفوذ در معادلات سیاسی قاهره، بار دیگر این كشور را به دوران مبارك باز گردانند. این در حالی‌است كه ملت مصر پذیرای چنین سناریوی وقیحانه‌ای نیست. ملت مصر این روزها «خود واقعی» و نه «تصاویر مجازی» خود را می‌بیند. اوباما و اشتون، چه بخواهند یا نخواهند انقلاب مصر انقلابی خودجوش است و از دل گروه‌های مردمی شكل گرفته است. در چنین شرایطی نقش بازیگران خارجی به حداقل رسیده و عنصر استقلال در سیاست خارجی كشوری كه در آن انقلاب شده پررنگ‌تر می‌شود. این قاعده در خصوص مصر نیز صدق می‌كند. در برهه‌ی فعلی، بستری برای دخالت بیگانگان در فضای سیاسی و اجتماعی قاهره فراهم نیست.

نتیجه گیری:

استناد به تصاویر مجازی در خصوص قیام ملت مصر فرمولی كهنه و نخ نما در سیاست خارجی ایالات متحده به شمار می‌رود. حقایق جاری در مصر به اندازه‌ای گویاست كه نیازی به تفسیر از سوی شبكه‌های وابسته به جریان سلطه در جهان ندارد. سقوط حكومت حسنی مبارك یكی از سخت‌ترین شكست‌های مشترك دو حزب دموكرات و جمهوری‌خواهان محسوب می‌شود. این شكست به اندازه‌ای سنگین است كه اوباما، هیلاری كلینتون و كاترین اشتون نمی‌توانند با خلق تصاویر مجازی مانع از تمركز افكار عمومی دنیا بر روی آن شوند. این همان حقیقتی است كه كاخ سفید و اتحادیه‌ی اروپا را به شدت آزار می‌دهد.

نویسنده: محمد حسین كاظمی

منبع